خاکم به سر که قامت زهرا(س) کمان شده
فصل بهار دخت پیمبر(ص) خزان شده
در کوچه چون که فاطمه(س) خورد از عدو کتک
پهلوی او شکسته، تنش ناتوان شده
از ضرب در شکست چو پهلوی فاطمه(س)
خون از دو چشم حیدر صفدر(ص) روان شده
چون میخ در به سینه ی زهرا(س) فرو نشست
یک باره واژگون همه هفت آسمان شده
خاکم به سر که در غم زهرای مرضیه(س)
رخت عزا به قامت اهل جهان شده
آمد بلال چون به ملاقات فاطمه(س)
کار بلال ناله و اشک و فغان شده
گفتا: بلال را که دوباره اذان بگو
اما هزار غصه عجین با اذان شده
جبریل می زند به سر و سینه زین عزا
عالم به رنگ تیره کران تا کران شده
آزرده گشت فاطمه (س) و در عزای او
زینب(س) کنار مادر خود نوحه خوان شده
ای دل بسوز تا به قیامت در این عزا
زیرا عزای حضرت او جاودان شده
کانال تلگرام ما
http://telegram.me/ashkeshafagh